دانلود فیلم: لوازم یدکی (2015)
دانلود فیلم: فیلم "لوازم یدکی (2015)" داستان چهار دانشآموز دبیرستانی است که با هم باشگاه رباتیک تشکیل میدهند؛ بدون هیچ تجربهای با ۸۰۰ دلار سرمایه، قطعات خودرو خریده و با یک رویا میروند تا در مقابل حاکم تیمهای رباتیک مقابله کنند و در ادامه …

نقد جامع فیلم "لوازم یدکی (2015)":
«لوازم يدکی/Spare Parts» تمام تلاشش را میکند تا فيلمی براساس واقعيت، خوشايند، همه پسند، محبوب قلب ضعفا (فيلمهایی که در آنها ضعيفترها بر قویترها فائق میشوند) باشد. فيلم جایی در مسير حرکت خود از حالت «الهامبخش» به «حال به هم زن» تبديل میشود، شايد به اين خاطر که هرگز حتی يک ميلی متر هم از مسير پيش بينی شده اين ژانر منحرف نمیشود. فرمولها نبايد خسته کننده باشند اما وقتي فيلمی آنقدر قابل پيش بينی است که يک يک جنبههای فيلمنامهاش را میتوان قبل از شروع آن حدس زد، ديگر تعريف اين داستان چه فايدهای دارد؟ بنابراين، اين فيلم به پدر و مادرها اطمينان میدهد که میتوانند با خيال راحت کودکانشان را به سينما ببرند و جزء نادر فيلمهایی است که تصوير مثبتی از شخصيتهای لاتين ارائه میدهد، اما به هر حال «لوازم يدکی» غير از اينها حرف ديگری برای گفتن ندارد. اين فيلم ترکيبی از يک اثر ورزشی و «خداحافظ آقای چيپس/Goodbye Mr. Chips» است. مردی با مدرک دکترای مهندسی، فِردی کامرون (با بازی جرج لوپز)، به عنوان معلم ذخيره در يکی از دبيرستانهای معمولی نيومکزيکو فرم استخدام پر میکند. مدير مدرسه (با بازی جيمی لی کورتيس) عليرغم نگرانیهايش از ناتوانی ظاهری اين مرد برای حفظ اين شغل برای مدت طولانی او را استخدام میکند. فردی به عنوان مشاور «باشگاه مهندسی» به همراه دو دانش آموز، اسکار وازکوئز (با بازی کارلوس پنا وگا) و کريستين آرسگا (با بازی ديويد دل ريو)، خود را برای شرکت به رقابتهای ربات سازی آماده میکند. بعد از پيمودن مسير کليشهای بدبينی به اطمينان [اين قبيل فيلم ها]، فِردی با اضافه کردن لورنزو (با بازی ژوزه جولين) و هکتور (با بازی جی آر ويارئال) اعضای تيم را از دو نفر به چهار نفر افزايش میدهد و تا جایی که نقشش به عنوان «مشاور» به او اجازه میدهد زمان و پول زيادی را صرف اين پروژه میکند. در اين مسير با معلم ديگری به نام گوئن (با بازی ماريسا تومی)، که از او دعوت میکند تا سر کلاس «دروس کدگذاری» حاضر شود، دوست میشود. بعد از چند درام ديگر (در مورد ساير اعضای تيم)، سازندگان ربات دبيرستان برای شرکت در رقابت بزرگی که قرار است در آن شانه به شانه MIT حرکت کنند راهی کاليفرنيا میشوند. حالا حدس بزنيد کی برنده میشود. عيبجویی از فيلمی نظير اين که عليرغم واقعی بودن داستانش بيشتر يک فرآورده است تا يک داستان کار آسانی است. باج دادن در اين فيلم آشکار است- اين فيلم با اين تئوری ساخته شده است که جمعيت عظيم و محروم لاتين تبار دسته دسته برای تماشای آن به سالن های سينما میروند چون اغلب بازيگرانش را لاتينها تشکيل میدهند. فيلم لزوماً خوش ساخت نيست- در فيلم برخی مديوم شاتهای ناراحت کننده وجود دارند که جرج لوپز را در حال پوزخند زدن در لحظات نابجا نشان میدهند (به سختی میتوان گفت که کدام يک از عوامل کارگردان، فيلمبردار، تدوينگر يا هر سه مقصر هستند). شون مکنامارا، کارگردان، که با افتخار عنوان کارگردان مؤلف را يدک میکشد، رزومه دندانگيری ندارد که باعث شود به او اعتماد کنيم. برخی از کارهای اخيرش عبارتند از کارگردانی چندين دنباله از فيلمهای «بچه نابغه ها/Baby geniuses» و فيلم نه چندان مطرح «روح نورد/soul surfer». او توانایی کمی برای ايجاد تنش در شرايط رقابتی فيلمها دارد (اما شايد به اين چيزها اهميتی نمیدهد). جرج لوپز، که بيشتر او را به عنوان يک کمدين میشناسيم، با مشکلات زيادی برای ايجاد تعادل بين صميميت و شوخ طبعی درگير بوده است. محدوديتهای او به عنوان يک بازيگر در صحنه دراماتيکی که مقابل بازيگر قديمی سينما، اسی مورالس (در نقش پدر ناسازگار يکی از پسرها)، بازی میکند رو میشوند. لوپز در صحنههای سبکتر مانند لاسيدن با ماريسا تومی، سر و کله زدن با جيمی لی کورتيس يا رفتن به يک شنای غيرمنتظره احساس راحتی بيشتری میکند. اما نبايد از حق گذشت، انصافاً در صحنهای که در آن داستان غم انگيزی که منجر به آوارگیاش شده را تعريف میکند موثر ظاهر شده است. گرچه فيلم هرگز بحث سياسی مطرح نمیکند، اما نمیتوان اين که اين چهار پسر بدون مدارک شناسایی زندگی میکنند را ناديده گرفت. اين قضيه تنها روی ماجرای اسکار تأثير گذاشته- مأموران دولت جسته و گريخته او را تعقيب میکنند- اما آنچه جالب است روش مبتنی بر حقيقتی است که فيلمنامه با کمک آن شرايط او (و هم تيمیهايش) را مطرح میکند. تماشای «لوازم يدکی» برای آنهایی که به دنبال چشم اندازی «گراند زيرویی» درباره «موضوع مهاجرت» در ايالتهای مرزی آمريکا هستند میتواند نقطه شروع خوبی باشد. شايد برخی به دلايل سياسی از «لوازم يدکی» خوششان نيايد. گرچه فيلم تلاش میکند تا استانداردهای فيلمهای خانوادگی را رعايت کند، اما پيرنگ طرفداری از مهاجرتش باعث میشود که برخی بينندهها گمراه شوند. به نظر من، اين فيلم به حد کافی برای ايجاد خشم در جامعه خوب يا بد نيست. فيلم هيچ ريسکی نمیکند و امنترين مسير ممکن برای رسيدن به يک فروش خوب در گيشه را دنبال میکند. فيلمهای اينچنينی حد وسط را تعريف میکنند. تماشايشان عذاب آور نيست اما بهتر است از مديوم تلويزيون ديده شوند تا در سالنهای سينما. «لوازم يدکی» مصداق خوبی از لفظ «فيلم ژانويهای»- فيلمی فراموش شدنی که احتمالاً در همهمه فيلمهای ديگری از اين جنس گم میشود، است.
منتقد: جیمز براردینلی
کاربران و منتقدین:
اطلاعات فیلم:

- کارگردان: شان مک نامارا
- مدت زمان: 115 دقیقه
- زبان: انگلیسی
- فرمت: MKV
- محصول: مکزیک
- سال انتشار: 2015
- حجم فایل: 900 مگابایت
ارسال نظرات
















