دانلود فیلم: بیگانه - رستاخیز (1997)

0

دانلود فیلم: فیلم "بیگانه: رستاخیز (1997)" درباره شخصی با نام آلن ریپلی است که دویست سال پس از مرگش، دوباره زنده می‌شود. او که قدرت زیادی پیدا کرده است، باید به جنگ در برابر بیگانگان ادامه دهد و …

نقد جامع فیلم "بیگانه: رستاخیز (1997)":

«بیگانه: رستاخیز» (فیلم Alien: Resurrection)، چهارمین قسمت مجموعه‌ی «بیگانه» یکی از این اعمال شنیع است. اگر با یک فیلم مستقل طرف بودیم مطمئنا «رستاخیز» این لقب را به دست نمی‌آورد. اگر با فیلمی در مجموعه‌ای ضعیف که تمام قسمت‌های قبلی‌اش هم تعریفی نداشتند طرف بودیم، باز مشکلی نداشتیم و قضیه این‌قدر سروصدا نمی‌کرد و ما هم این‌قدر عصبانی نمی‌شدیم. اما «رستاخیز» قسمت چهارم مجموعه‌ای است که دو قسمت اولش برخی از مهم‌ترین و جریان‌سازترین فیلم‌های تاریخ سینما هستند و قسمت سومش هم با وجود اینکه به دوتای قبلی نمی‌رسد، اما کماکان از خصوصیات منحصربه‌فرد و قابل‌توجه‌ای در تکمیل باشکوه این سه‌گانه بهره می‌برد که با وجود تولید شدیدا مشکل‌دارش، مورد تحسین قرار می‌گیرد. نکته این است که سه‌گانه‌ی اول «بیگانه» فقط برخی از بهترین فیلم‌های ژانرشان نبودند، بلکه دنیا و کاراکترها و لحن و هیولایی را خلق کرده بودند که هنوز که هنوزه یگانه است. هر سه فیلم اول با وجود تفاوت‌های بزرگشان نسبت به یکدیگر، به ویژگی‌های معرفِ این دنیا پایبند بودند. هر فیلم در چارچوب دنیای «بیگانه»، آن را گسترش می‌داد و به افق‌های تازه‌ای می‌پرداخت. پس در سه قسمت اول «بیگانه» با مجموعه‌ای سروکار داشتیم که نه تنها از بهترین فیلم‌های ژانر اکشن/وحشت هستند، بلکه در دنیای خاصی اتفاق می‌افتند که آن را در موقعیت متفاوتی نسبت به دیگر فیلم‌های علمی‌-تخیلی قرار می‌دهد. تمام اینها اما با «رستاخیز» زیر پا گذاشته شد. این فیلم اصلا «بیگانه» نیست. شاید فیلم از کاراکترها و هیولاها و اسم‌های آشنایی بهره ببرد، اما چه از نظر ساختار داستانگویی و چه از نظر لحن و کارگردانی به هیچ‌وجه شبیه به سه قسمت قبلی نیست. روی کاغذ این اصلا بد نیست. «هری پاتر و زندانی آزکابان» (Harry Potter and the Prisoner of Azkaban) هم همه‌جوره در مقایسه با فیلم‌های قبلی و بعدی‌اش متفاوت است. اما به عنوان بهترین فیلم این مجموعه شناخته می‌شود. نکته این است که «زندانی آزکابان» به‌طرز درستی متفاوت است. آلفونسو کوآرون با این متفاوت‌بودن عصاره‌ی دنیای جی. کی. رولینگ را طوری بیرون کشیده است که آرزو می‌کنید کاش تمام فیلم‌های هری پاتر توسط او کارگردانی می‌شدند. «رستاخیز» اما به‌طرز بدی متفاوت است. دنیای فیلم حس دنیای «بیگانه» را ندارد. داستانگویی سرراست اما تاثیرگذار و عمیق مجموعه با چیزی شلخته و خنده‌دار تغییر کرده است. الن ریپلی، قهرمان دوست‌داشتنی و هیجان‌انگیز فیلم‌های قبلی به کاراکتر حال‌به‌هم‌زن و مضحکی تبدیل شده که هروقت دهان باز می‌کند موهای تن‌تان سیخ می‌شود. زنومورف‌ها که تا قبل از این فیلم، یکی از وحشتناک‌ترین بیگانه‌های فضایی سینما بودند، در اینجا آن‌قدر بد کارگردانی شده و مورد استفاده قرار می‌گیرد که تمام جذابیت و شگفتی‌شان را از دست می‌دهند. داستان فیلم که همیشه با وجود اینکه در آینده‌های دور جریان داشت، اما باورپذیر بود، در اینجا به حدی سرسری به نگارش درآمده که واقعا بعضی‌وقت‌ها متعجب می‌شوید که چگونه چنین فیلمنامه‌ای چراغ سبز گرفته است. بماند که لازم نیست بگویم وحشت کیهانی استخوان‌سوزِ قسمت‌های قبلی با یک سری بگومگوهای مثلا بامزه‌ی بین کاراکترها عوض شده است و هیس‌هیس کردن‌های بیگانه‌ها هم جای خودشان را با غرش و زوزه داده‌اند. «رستاخیز» طوری به بیراهه رفته است که اصلا نمی‌توانید باور کنید این مجموعه در قسمت‌های قبلی چه برو و بیایی داشته است و حالا به چه فاجعه‌ای تبدیل شده است. همه‌چیز طوری قمر در عقرب است که گویی ژان پی‌یر-ژونه در مقام کارگردان، فیلم‌های قبلی را اصلا ندیده است، چه برسد به مطالعه‌ی دقیق آنها برای بیرون کشیدن خصوصیاتشان و انتقالشان به فیلم خودش. دلیلش اما طبق معمول به یک موضوع برمی‌گردد: دنباله‌سازی‌های کاملا غیرضروری. چرا «بیگانه‌ها» به چنین دنباله‌ی شاهکاری تبدیل شد؟ چون کسی دستور ساختش را نداده بود. جیمز کامرون فیلمِ ریدلی اسکات را دیده بود، آن را دوست داشت و علاقه داشت که دنباله‌ای برای آن بسازد. همین علاقه و پافشاری روی ساخت دنباله بود که باعث شد کامرون خلاقیت‌های خود را تزریق دنیای ریدلی اسکات کند و چیزی نو خلق کند. چرا «بیگانه ۳» نتوانست موفقیت دنباله‌ی قبلی را تکرار کند؟ چون این‌بار این استودیو بود که بعد از موفقیت تجاری قسمت دوم، تصمیم گرفت به هر ترتیبی که شده قسمت سوم را بسازد و قبلا توضیح دادم که فیلمنامه‌ی نهایی از روی چندین و چند ایده‌ی عجیب و غریب مختلف شکل گرفت و نه تنها فیلمبرداری با فیلمنامه‌ای نصفه و نیمه آغاز شد، بلکه استودیو هم آن‌قدر در کارِ دیوید فینچر دخالت کرد که او را کلافه و عاصی‌اش کردند. خوشبختانه «بیگانه ۳» به لطف داشتن فیلمنامه‌ای در حس و حالِ قسمت‌های قبلی و همچنین رعایت تم دنیای «بیگانه» و بهره‌گیری از کارگردانی کاربلد مثل فینچر توانست اثر قابل‌قبولی از آب در بیاید. اما «رستاخیز» هیچ‌کدام از موتیف‌های تصویری و داستانی مجموعه‌ را رعایت نمی‌کند و تعجبی هم ندارد که چرا این‌قدر غیربیگانه احساس می‌شود. اگرچه بالاتر از عصبانیت «رستاخیز» را عمل شنیع نامیدم و گفتم باید از صفحه‌ی روزگار حذف شود، اما وقتی ساختار تهیه‌ و تولید آن را با فیلم‌های قبلی و بعدی‌اش مقایسه می‌کنیم می‌بینیم که چندان بی‌خاصیت هم نیست و می‌توان از آن به عنوان مثال فوق‌العاده‌ای برای توصیف سیستم دنباله‌سازی‌های خوب و بد استفاده کرد. اینکه رعایت چه لازمه‌هایی باعث می‌شود که یک دنباله به شاهکار سینما تبدیل شود و دیگری به یک فیلم بسیار ضعیف غیرقابل‌تحمل. مشکلاتِ «رستاخیز» از همان خلاصه‌قصه‌‌ی فیلم آغاز می‌شود: الن ریپلی بازمی‌گردد. ریپلی در پایان «بیگانه ۳» با فدا کردن جان خودش برای جلوگیری از افتادنِ بیگانه دست کمپانی وی‌لند-یوتانی به شکل فوق‌العاده‌ای مُرد و قوس شخصیتی‌اش را کامل کرد. وقتی جاس ویدن به عنوان نویسنده‌ی «رستاخیز» انتخاب شد، او قصد داشت نیوت را به شخصیت اصلی این فیلم تبدیل کند. اما از آنجایی که استودیو فکر می‌کرد ریپلی مهم‌ترین نماد این سری است و در فروش فیلم تاثیرگذار خواهد بود، ویدن را مجبور کردند تا ریپلی را جای نیوت زنده کند. اتفاقی که همان‌جا سند مرگ فیلم را امضا کرد. اینکه دانشمندان کمپانی موفق شده‌اند کلونِ ریپلی را حدود ۲۰۰ سال بعد از پایان «بیگانه ۳» بسازند، از آن ایده‌هایی است که به درد فیلم‌های کامیک‌بوکی می‌خورد، نه علمی‌-تخیلی واقع‌گرایانه‌ای مثل «بیگانه». مخصوصا با توجه به اینکه ترکیب دی‌ان‌ای ریپلی با زنومورف باعث شده که کلون ریپلی قابلیت‌های زنمورف‌ها را به ارث ببرد و از قدرت و چاپکی و تمرکز فرابشری بهره ببرد. نتیجه کاراکتری شده که کیلومترها با بازمانده‌ی جسوری که عاشقش شده بودیم فرق کرده است. جای او را شخصیت بلاتکلیفی گرفته که هر از گاهی چندتا تک‌جمله می‌پراند که خفن‌بودنش را نشان بدهد. کلون ریپلی فاقد تمام چیزهایی است که شخصیت اصلی فیلم‌های قبلی را به یکی از به‌یادماندنی‌ترین شمایل فرهنگ عامه تبدیل کرده بود. اگر ریپلی در فیلم‌های قبلی بازمانده‌ی درهم‌شکسته و افسرده و خسته‌ای بود که با وجود تمام اینها به دویدن ادامه می‌داد، شبیه‌ترین چیزی که می‌توانم برای توصیف او در این فیلم پیدا کنم، نسخه‌ی نفرت‌انگیزِ آلیس در فیلم‌های «رزیدنت ایول» (Resident Evil) است. با این تفاوت که آلیس یکی از ویژگی‌های مثبت آن فیلم‌هاست. چرا که شخصیت‌پردازی دیوانه‌وارش به لحن و دنیای آن فیلم‌های می‌خورد. اما در «رستاخیز» همه‌چیز به خراب شدن تمام خاطراتی که با ریپلی داشتیم منجر شده است.

منتقد: رضا حاج‌محمدی

کاربران و منتقدین:


اطلاعات فیلم:

  • کارگردان: ژان پی‌یر ژانت
  • مدت زمان: 109 دقیقه
  • زبان: انگلیسی
  • فرمت: MKV
  • محصول: آمریکا
  • سال انتشار: 1997
  • حجم فایل: 799 مگابایت


برچسب ها: 
کلمات کلیدی:  فیلم, دانلود فیلم, دانلود فیلم بیگانه, فیلم بیگانه, دانلود رایگان فیلم, cfp

  ارسال نظرات
:
(اجباری)
:
(اجباری)
:
(اجباری)